سپيده‌دم، نسيمي روح پرور
وزيد و کرد گيتي را معنبر

تو پنداري، ز فروردين و خرداد
بباغ و راغ، بد پيغام آور

برخسار و بتن، مشاطه کردار
عروسان چمن را بست زيور

گرفت از پاي، بند سرو و شمشاد
سترد از چهره، گرد بيد و عرعر

ز گوهر ريزي ابر بهاري
بسيط خاک شد پر لؤلؤ تر

مبارکباد گويان، در فکندند
درختان را بتارگ، سبز چادر

نماند اندر چمن يک شاخ، کانرا
نپوشاندند رنگين حله در بر

ز بس بشکفت گوناگون شکوفه
هوا گرديد مشکين و معطر

بسي شد، بر فراز شاخساران
زمرد، همسر ياقوت احمر



اميد است هر ساله گلستان عيد بر وجود نازنينتان بهاران باشد.حلول سال نو و تولد دوباره طبيعت، عيد فرخنده و کهن نوروز باستاني را که يادگار نياکان و پيام‌آور دوستي،عشق و محبت، با لطافت گياه و خرمي طبيعت، و تحول به مراحل نيکوتر و برتر است بر شما عشق بازان ایران زمین مبارک باد.

آمدن عيد يادآور جشن و شادماني ها ست. غبار غم از دل زدودن و شور و شعف و شادي را به خانه ي دل و جان دعوت کردن و کام را شيرين نمودن است. موسم عيد براي عوام و خواص موعد ترانه و گلگشت به باغ و راغ و اوج التذاذ از بساط طبيعت و شادي و فرح دروني و بروني است که در صحن خيال به نيکي باقي خواهد ماند.





1234
5678
9101112
13141516







با سلام و عرض ارادت به همه عشق بازان و مدیران سایر وبلاگ های مرتبط با کبوتر وکبوتر پرانی ,  در رابطه با مطلبی که استاد عزیز دکتر تهرانی در وبلاگشان در رابطه با فیلم سینمایی پرنده باز مرقوم نموده بودند کنجکاو شدم که بروم وا ین فیلم را تهیه کنم که بعد از تماشای فیلم واقعا فیلم نامه آن را تهی از کیفیت و معنویت و حتی تهی از هنر کبوتر داری یافتم .
تهیه کنندگان این فیلم حتی زحمت این  که با یک  نفر کبوتر دار مراوده کنند واز زیر وبم این هنر کمی سر در بیاورند فیلمی را بی کیفیت و بی هیچ پیامی برای بیننده تهیه و به خورد عموم میدهند که امیدوارم منبعد قبل از تهیه فیلم کمی تجسس یا لااقل با اهل فن مشورت کنند .
مطلب دیگری که میخواستم  راجب آن با شما صحبت کنم دادن دانهای مقوی و گرم به کبوتران در زمستان خصوصا تخمه جارو که بی نظیر است و حتی بعضی از بیماریها را در بدن کبوتر درمان می کند و ضد اسهال میباشد و در هوش و حافظه کبوتر تاثیر به سزایی دارد .
1234
5678
9101112
13141516
17181920
21222324
25262728
2930


در خیابان خرم اراک آهنگری زبده وجود دارد به نام اوس مرتضی فیروزی که در دهه های 60 و 70 از گروبندان به نام بودو کبوتران پشتار موسوم به پشت بادمجونی داشت که بسیاری از کبوتر بازان به نام اراک را در آن دوران برده بود.
مطلبی را که میخواهم به عرض شما برسانم نقل قول از پدر خدا بیامرز ایشان است که سالهای سال است که به رحمت خدا رفته و این مطلب را به یکی از اقوام این حقیر که علاقه بسیار به کبوتردارد گفته است .
ماجر از این قرار است که ایشان بایک عشق باز مشهدی در سالیان قدیم حدود 70 سال پیش رفیق بوده و آمد و رفت داشته و( همه ما میدانیم که عشق بازان مشهد تیپ بازان و اکثرا کبوتران تعداد بالا هوا میکنند که حداکثر 1 یا دو ساعت میپرند)
رفیق مشهدی ایشان در فرصتی به اراک میاید و به خانه ایشان وارد میگردد و در چند روزی که در اراک بوده علاقه زیادی به کبوتران بلند پرواز پیدا میکنند و به یک جفت سفید چشم سیاه بی کاکل ایشان که جز بهترین کبوتران ایشان بوده علاقه پیدا میکند و آنها را میگیرد و به مشهد میبرد یک سال از این ماجرا میگذرد ایشان  تابستان سال بعد برای زیارت به  مشهد میرود و طبعا به منزل دوست خود میرود بعد از زیارت و صرف نهار باهم به اتفاق به بام میروند . دوست  ایشان برای دسر انار دان کرده و در ظرفی روی بام آورده بود و همین طور که کبوتران را در روی بام تماشا میکردند ایشان یک مشت انار برای آنها میریزد کبوتران مشهدی اعتنایی نمیکنند ولی دوکبوتر سفید چند دانه ای انار برمیدارند چون آقای فیروزی آنها را عادت به انار داده بوده . به ناگاه به مانند اینکه قوش دیده باشند بلند میشوند و در دل جاکار (مایه ) میروند و از نظر محو میشوند . شب میشود  وآنها نمی آیند فردا میشود و آنها نمی آیند و روز سوم هم خبری از آنها نمیشود . رفیق مشهدی ایشان از رفتار کبوتران متعجب میشود و میگوید که آنها جلد بوده اند و چند ماه بوده که آنها را میپرانده ام نمیدانم چه شده  ؟
پدر خدابیامرز آقای فیروزی به اراک باز میگردد و وقتی برای سرکشی به روی بام میرود در کمال ناباوری دو کبوتر سفید خود را میبیند که روی گنجه و پشت بام از گرسنگی میپلکند به رفیق مشهدی خود نامه مینویسد و میگوید کبوترها به اراک برگشته اند و دوست مشهدی ایشان باور نمیکند و به اراک میاید و وقتی آنهارا  گرفته و میبوسد و میگوید کبوتری که اینقدر وفا داشته  باشد دور کردن انها از خانه ستم است .
بله دوستان ما در اینجا نتیجه میگیریم که دادن بعضی از دانها  مانند تخمه انار که خاص است باعث میشود در ضمیر ناخوداگاه کبوتر نشانه ای حک شود که در مواقع دوری از لانه آن نشانه منفعل شده و خانه قبلی خود را به یاد بیاورد حتی اگر کیلومترها دور باشد.
   

تقدیم به او که انتهای عشق است و انتهای امید،تقدیم به او که تنها اوست محمل نشین این دل پر سوز.تقدیم به یار،تقدیم به نگار،تقدیم به او که سلطان اوست.

تقدیم به تو،تو که بزرگی،تو که تنها بزرگی.تقدیم به تو،تو که عزیزی،تو که بی نهایتی،تو که پایان ناپذیر است مهرت.

لطیفا،چه بخوانمت،که تمام واژگان دنیا در برابر نامت عاجزند؟چه بنامم تو را که آن چه هستی گوینده اش نام از تو گرفته است؟ای بی کرانه عشق،ای نهایت تمنا،دل در هوای دیدارت بیمار است.ای دوای جان،جان در قفس تن گرفتار است.ای ضیای دل،ای حضور همیشه هوشیار و ای وجود همیشه بیدار!دریاب،دریاب...تو را به دریای صفای مخلصانت،تو را به وفای عزیزانت،تو را به عشق،تو را به نور،تو را به طور...دریاب این خسته درد را،دریاب این شکسته هجر را.دریاب...این عاشقان طریقت را...

پـایـیــز رفـتــه هــای مـرا آورد بـه یــاد
غمـهــای جـانفــزای مـرا آورد به یاد
مرگ بهار و سبـزه و گل ، مرگ خرمی
مـــرگ امــیــدهای مــرا آورد به یاد
آن بـرگ كــز تــن شــــاخـی شــود جـدا
یــار ز مـــن جــدای مرا آورد به یاد
گلهـای بیـوفـا كـه از ایـن بـاغ رفـتـه اند
دلــدار بیــــوفــــای مــرا آورد به یاد
كوهی كه زیـر خیـمـه ابـر آرمـیده است
غـمـهــای دیـــرپای مــرا آورد به یاد
هـوهـوی تـلخ بــاد و هـیـاهـوی نـاودان
زاری و هـای هـای مــرا آورد به یاد
پاییز پیر زرد رخ این فصل غم پرست
غمهــا ، گذشته های مــرا آورد به یاد


سلام دوستان امیدوارم در این پاییز دل انگیز همراه با جو جه هایی که گرفتید سالم و سرحال باشید و بعد از جلد کرد اصولی آنها از پرواز زیبایشان نهایت لذت را ببرید و به موقع آنها را قلم کنید .

من هم حدود 15 جفت جوجه گرفته ام که منتخبی از عکسهای آنها را برای شما نمایش میدهم .

امیدوام از دیدن آنها خوشتان بیاید.

1234567
891011121314
15161718192021

22
23

دوستان مطلب دیگری که چند وقت است ذهن من را بخود مشغول کرده است این است که چرا بعضی از افراد با اسامی مستعار و شخصیت های مجازی در وبلاگ های کبوتر نظر میدهند ؟

بدنبال چه هستند ؟

وچه مقاصدی را دنبال میکنند ؟

آیا تایید نظر آنها از نظر شما قابل قبول است ؟

آیا باید نظرات آنها را سانسور کرد ؟

شما چه نظری دارد؟ و کدام راه حل را پیشنهاد میکنید ؟

آیا آزادی بیان و دموکراسی را در اینجا باید رعایت کرد ؟

امیدوارم با نظرات خود مارا را راهنمایی کنید.



در اینجا هم چند عکس از جوجه قلمی ها گرفته ام که باهم می بینیم.

123
456
789
101112
131415
16

                                                     سلامی دوباره

دوستان سلام امیدوارم که در این اعیاد ماه مبارک رمضان طاعات و عبادت شما مقبول درگاه خداوند قرار گیرد.

از اینکه به علت عملیات ساختمانی منزل به موقع نتوانستم وبلاگ را به روز کنم از همه شما عزیزان عذر خواهی میکنم .

تیر ماه امسال هم با همه ی خوبی ها و خاطره ها گذشت امیدوارم که شما توانسته باشید در این ماه نتیجه خوبی از کبوترانتان بگیرید خود من به علت اینکه روز رکورد کبوترانم را 15 تیر انتخاب کردم و بیشتر به کبوتران شلاق زدم 20 عدد از بهترین کبوترانم را که ساعتی بین 6 تا 8.30 ساعت را داشتند از دست دادم و از این بابت بسیار افسرده هستم و هنوز که چندین روز از مفقود شدن انها میگذرد چشم به راه آنها هستم و هر بار که در پشت بام را باز می کنم بی اختیار چشمانم دنبال آن دردانه ها مبگردد. ولی عیبی ندارد کار دنیا همین است و بالاخره چرخ طبیعت باید بگردد جوجه های آنها را دارم و باید دوباره نسل آنها را زیاد کنم . ولی به قول شاعر تا گوساله گاو شود دل صاحبش آب شود.

مساله دیگری که من را تاحدودی مکدر کرد این بود که من فکر میکردم که عشق را نمیتوان با پول مقیاس کرد و یک عشق باز هیچ وقت نباید مساله مادی را سرلوحه عشق پاکش قرار دهد ولی متاسفانه مشاده میکنم که در عالم عشق بازی چه حقیقی چه مجازی هنوز پول حرف اول را میزند و بعضی از عشقبازان به کبوتر به عنوان یک منبع تولید ثروت نگاه میکنند. البته من خودم گیج شدم و قضاوت را به شما میسپارم .

در پایان ویدیویی که در تاریخ 91/4/5 در میهمانی آقای نادر سلامت واقع در ابتدای شهرک گردو تهیه کردم را برای شما به نمایش میگزارم ایشان 240 کبوتر در آن روز هوا کردن که پرشی بسیار دیدنی از خود نشان دادند و جالب بود که از این 240 عدد کبوتر دو عدد با هم نمیپریدند و مانند چلچله گردبادی از کبوتر درست کردند که از تنگ بوم تا جاکار (مایه) میرسید و ساعت کبوتران ایشان هم حدود 6 ساعت شد امیدوارم از دیدین این ویدیو لذت ببرید .

دانلود از مدیا فایر






مرغ سحر

از استاد ملک الشعرا بهار

مرغ سحر ناله سر کن                                                    داغ مرا تازه‌تر کن

زآه شرربار این قفس را                                                 برشکن و زیر و زبر کن

بلبل پربسته! ز کنج قفس درآ                                        نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا

وز نفسی عرصهٔ این خاک توده را                                            پر شرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد                                                        آشیانم داده بر باد

ای خدا! ای فلک! ای طبیعت!                                        شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است، گل به بار است                                           ابر چشمم ژاله‌بار است

این قفس چون دلم تنگ و تار است                            شعله فکن در قفس، ای آه آتشین!

دست طبیعت! گل عمر مرا مچین                             جانب عاشق، نگه ای تازه گل! از این

بیشتر کن                                                 مرغ بیدل! شرح هجران مختصر، مختصر، مختصر کن

عمر حقیقت به سر شد                                              عهد و وفا پی‌سپر شد

نالهٔ عاشق، ناز معشوق                                             هر دو دروغ و بی‌اثر شد

راستی و مهر و محبت فسانه شد                            قول و شرافت همگی از میانه شد

از پی دزدی وطن و دین بهانه شد                                         دیده تر شد

ظلم مالک، جور ارباب                                                زارع از غم گشته بی‌تاب

ساغر اغنیا پر می ناب                                               جام ما پر ز خون جگر شد

ای دل تنگ! ناله سر کن                                                از قویدستان حذر کن

از مساوات صرفنظر کن                                            ساقی گلچهره! بده آب آتشین

پردهٔ دلکش بزن، ای یار دلنشین!                                ناله برآر از قفس، ای بلبل حزین!

کز غم تو، سینهٔ من پرشرر شد                      کز غم تو سینهٔ من پرشرر، پرشرر، پرشرر شد



سلام خدمت همه دوستان و بازدیدکنندگان محترم وبلاگ کبوتر اراک .

امیدوارم در این بهار سبز دل انگیز به خوبی و خوشی زندگی را سپری کنید و در این ایام که ایام جوجه بازی است جوجه ها را به خوبی پرورش دهید و از پرواز آنها نهایت لذت را ببرید .

به تازگی خبر دار شدیم که نامردان انسان نما سرقت دیگری را انجام داده اند و کبوتران دوست خوبمان با اسم مستعار خــــــــــان بابا را به سرقت برده اند که حدود 300 کبوتر کار و حوجه بوده اند که ایشان تصاویر آنها را بر ای ما ارسال کرده است.

از دوستان و بازدیدکنندگان تقاضا میشود که اگر از کبوترانی که تصاویر آنها در ذیل قرار گرفته است اطلاعی دارند با شماره تلفن 09368788421 تماس حاصل نمایند .

از همه شما عزیزان کمال تشکر را دارم.

1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
29303132333435
36373839404142
43444546474849
50515253545556
57585960616263
646566









نوروز پاسداشت عشقهای کوچکی است که زنده مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی که عظمت را کوچک می دانند.پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی.



Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

با سلام حدمت همه دوستان و همراهان هميشگي وبلاگ كبوتر اراك-در آستانه فرا رسیدن "عید نوروز باستانی" و طمطراق پیک بهاران و آغاز سال نو تبریک و تهنیت صمیمانه را تقدیم شما و خانواده محترمتان داشته و در پرتو الطاف بیکران خداوندی، سلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی  هر روزتان را از خداوند مننان  خواستارم

12345678

ماده سبز

کفترهاي غريبه­اي که به آسمان بالاي بام کفتر باز نزديک مي­شوند و به سختي به دام او پا مي­نهد! آخر غريبه­ها چند جورند! برخي­شان خيلي راحت مي­آيند و مي­نشينند و به آساني توي قفس مي­روند! اما برخي از «غريب»ها هستند که تا بنشينند روي پشت بام خانه کفترباز، چندين مرحله را طي مي­کنند و هر بار که به بام نزديک مي­شوند، ياد «خانه»، آنها را دوباره به اوج آسمان مي­کشاند و کفترباز را به تقلا مي­اندازد تا «غريب» را دوباره به پايين بکشانند. کفترباز اما دست از اميد نمي­شويد، چرا که مي­داند اين «غريب» مي­تواند چگونه «آشنايي» گردد! او نيک مي­داند که وفاداري به «خانه» پيشين، نشاني از وفا به خانه جديد است!

اين «غريب»ها هرگز مستقيما به بام خانه بيگانه پا نمي­گذارند! نخست چند خانه آن سو تر!  بعد اين سو تر! و کم کمک با «بيم و اميد»، با دل کندن لحظه به لحظه از آن و دل دادن به اين نزديک مي­آيند! دم­دم­هاي غروب که مي­شود، رضايت به بام و دام نو مي­دهند، اما هنوز يک حرکت کوچک و مشکوک کفترباز مي­تواند «غريب» را بلند کند و روز از نو و روزي از نو!

شب، لابلاي هاله­هايي از تاريکي و ترس و سرگشتگي، درست مثل کودکي در شهري غريب و رها شده در بزرگراهي، اسير و دستگير مي­شود! چنان قلبش مي­زند که باور نمي­کني تا صبح بماند، يا اگر ماند، هرگز دل بسپارد! ­چنين اسير ياغي­اي، بي­درنگ «قيچي» خواهد شد (حدود پنج و گاهي ده تا از پرهاي اصلي کفتر را مي­چينند تا نتواند بيشتر از يکي دو متر بپرد). آخر کفتري که راحت به دام افتد قيچي نمي­شود، پرهاش را با نخ مي­بندند و بعد از چند صباحي پر مي­دهند. اما «ياغي» بعد از شش ماه، يا گاه اگر نشان اصالتي در آن باشد بعد از دو سال اجازه پرواز مي­گيرد. در طول اين زمان کفتر «خاطره» خانه قبلي­اش را از ياد برده و به اصطلاح "جلد" مي­شود. کفترهاي خوش­خاطره را در کوزه مي­اندازند تا ذهنشان پاک، پاک شود!

روز پرواز «ياغي» فرا مي­رسد و در چنين روزي اجازه نمي­دهند زيادي بالا برود، چرا چون اميد زيادي به دوباره نشستن اين کفترها نيست. «ناجلد» خطا خواهد کرد، اين را تجربه چندين ساله کفترباز گواهي مي­دهد، او پير اين راه است، «ناجلد» هرز مي­پرد، بحثي در اين نيست، بايد مواظبش بود، مي­توان، يعني طبيعي است که دل­نگران بود که هرگز برنگردد!

معدود دفعاتي هست که کفتر ِنخستين­بار برخواسته بلند شود، اوج بگيرد، بعد از نه-ده-دوازده ساعت پرواز، بنشيند، بي­آنکه لحظه­اي هرز پريده باشد. اگر بدانيد چه دلهره­اي گريبان کفترباز را مي­گيرد، هنگامي که اين کفتر در اوج اوج است! ناجلد هر چه بالاتر مي­رود، امکان گم­شدنش را در اين راه ِ نابلد، بيشتر و بيشتر مي­کند. هرچه خطاها کمتر باشد، اصالت کفتر بيشتر بر پرده مي­افتد. کفتر چرخ مي­زند، و کفترباز که مست اين پرواز پاکيزه است، همراه با هر موج از اين اوج چه لعنت­ها که بر خود مي­فرستد و چه سوگندها که ((اگر برگردد، نمي­گذارمش ديگر بپرد))! و اگر بدانيد که چه لذتي دارد که «ياغي» با همان وفاداري که از آن سراغ مي­رفت بر مي­گردد و مي­نشيند! اين ظلوم جهول که بلي مي­گويد!...

«ياغي» منش و کنش منحصري براي فرد ِ خودش دارد. «شخصيت» دارد! يکتاست! با هر کفتري جفت نمي­خورد، هنگام پراندن نيازي نيست که «او» را با ني دنبال کني، فقط کافي است که صدا کني­اش تا چند دقيقه بعد در اوج آسمان باشد. راه رفتنش، سبک دانه برچيدنش، آب خوردنش و نگاه کردنش با «ديگران» فرق دارد. به هنگام ايستادن سينه سفتش را جلو مي­گيرد، گردنش بلند است، قدمهايش محکم و پر طمطراق، کتفهاي پر زورش را طوري قرار مي­دهد که گويي هر لحظه آماده پريدن است.

کفترباز بيشتر «عمر» خود را با اين «ياغي­»هايي سپري مي­کند که معمولا هر چند سال يک بار يکيشان پيدا مي­شود و چند سال بعد، در اوج پرواز و اطمينان اسير باز يا قوچي مي­گردد! و بزرگترين درد يک کفترباز لحظه­اي است که اين « قاتل­عزيز» در آسمان ِ خدا، در چنگال شاهيني دست و پا مي­زند و از دست او کاري ساخته نيست جز «خيرگي»! قرقي، ناجوانمردانه، جلوي چشم کفترباز پرهايش را روي آسمان خوشه­خوشه مي­کند و با حرکت پنجه­هايش روي بام، روي سر او رها مي­کند و بعد کله­اش را... ! کفترباز، غرق در سکوتي مرگ­بار، مات و مبهوت، با چشماني پر از اشکي که هنوز نمي­ريزد –  خشم و حسرت راه اشک را مي­بندد- و دلي مملو از درد و شکايت به آسمان خيره مي­شود، آنچنان که گمان نمي­کنم هيچ «عارف»ي هرگز چنين به آسمان، به«آسمان ِخدا» نگريسته باشد! گويي پرهاي خود او است که در مشت قوچ است و با هر تکاني که کبوتر مي­خورد، چنگال تيز قوچ تا عمق استخوانش فرو مي رود و مغزش را مي­لرزاند...

... هم-سايه­اي داشتيم، کفترباز. «غريب»ي گرفت که من آنجا بودم؛ «ماده­سبزه»! پاييز بود، سوز و سرما و باران بود و باد امان نمي­داد تا چشم­ها را باز کني و به آسمان بدوزي. «ماده­سبزه» از اوج آسمان فرود آمد. مگر مي­نشست لاکردار! يک نيم­روز ممّد را معطل ناز و کرشمه خود کرد. ممّد حريفش نشد و عاقبت، تاريکي و سرما مجبورش کردند. شمايلي شبيه کفترهاي چاهي (کبوتران وحشي) داشت و از همان چالاکي و پرزوري برخوردار بود. چند برابر ديگران از پرواز محرومش کردند و سرانجام پر گرفت! بار ِ نخست که پرواز کرد اصلا قرار نبود که بپرد، اما «ماده­سبزه» هميشه همين طور بود. وقتي کفترهاي ديگر را ممّد شوت مي­کرد هوا، «ياغي» خودش بلند مي­شد، پنجاه يا صد متري را درجا، به سان هليکوپتر روي پنجه بالا مي­رفت و يک بازي مي­زد (هنگامي که کفتر روي هوا دو پايش را توي گوشش مي­کند و يک ملّق مي­زند) و در جهت مخالفي که بازي­اش را شروع کرده بود، به شکلي ضرب­دري دور مي­زد و بالا مي­رفت! کفتربازهاي دور و اطراف، کمي بعد مي­آمدند تا اين «نمايش­پرواز» را بدون بليط  و سانسور از نزديک تماشا کنند! «ماده­سبزه» تا چشم را به هم مي­زدي در اوج آسمان بود، وقتي که بالا مي­رفت در هر جاي آسمان که بود، دم ِ قاشقي­اش را باز نگه مي­داشت. کفترها فقط موقع نشستن دمشان را کاملا باز نگه مي­دارند. اين حرکت غير معمول «ماده­سبزه» زيبايي غير قابل توصيفي به پرواز مي­داد. «ماده­سبزه» استثنا بود، اما سه ايراد داشت. اينکه نوکش کمي از حد معمول بلندتر بود و دوم اينکه با کفتر نري جفت خورده بود که تنبل و هرزه بود. به خاطر ايراد نخستش مي‌خواستند به پولش بدهند، اما ممّد، بر خلاف هرگونه منطق عقلاني، و با پافشاري‌اي که تنها از احساسي دروني نشآت مي­گرفت مانع شده بود که «ماده­سبزه» را به دست آن قافله بسپارند...

به هر حال «ماده­سبزه» نخست بار برخواست، ده ساعت پريد و در همان جا که بلند شده بود فرود آمد، بي کم وکاست! همه متحير بودند و ممّد از پوستش بيرون مي­تراويد. هر بار که هوايش مي کرد قسم مي­خورد که اگر پايين بيايد قيچي‌ش مي­کند. خصوصا آنکه «ياغي»، دم­اش را در هوا باز نگه مي­داشت و «بازي­دار» بود. يعني خوب ملّق مي­زد. و اينگونه کفترها در خطر شکار شدن هستند. چرا چون قوچ درست در اين لحظات است که از راه مي­رسد، موقعي که همه چيز در «تعليق» است و هوش بر جاي نه! و اين همان ايراد سوم «ماده­سبزه» بود.

فکر مي کنيد که چه شد؟ بعد از هشت سال که «ماده­سبزه» در سرما و گرما وفادارانه پريده بود، حتي گاهي شب را به پرواز ادامه داده و روز خسته و درمانده بازگشته بود، در يک آن، درست مانند انسان عاقل و بالغي قهر کرد، از روي پشت بام بلند شد و رفت و هرگز پشت سرش را هم نگاه نکرد! چرا؟ چون نر هرزه و احمقش با ماده‌اي ديگر جفت خورده بود!

ممّد چند شبانه روز نخوابيد و «چراغ» بالاي بام را روشن نگه داشت! بعد از دو سال که خانه‌شان را دو طبقه کردند، همه چيز را در پشت بام مثل روز اول کرد تا اگر «ماده­سبزه» برگشت، پشت بام را بشناسد! هر بار که کفتري از دور دستها نزديک مي­شد که «پيراهن»ي سبز  بر تن داشت يا چيزي شبيه به آن و حتي گاه بي­شباهت با آن، ممّد غوغايي به راه مي­انداخت که بيا و ببين اما...

ممّد هنوز بعد از دوازده سال «منتظر» است! منتظر که برگردد! توي چشمهاش از بس که «چشم به راه» بوده نقش «ماده­سبزه» بسته است! هر بار مي­گويم؛ ((ممّد ولش کن پسر ديگه برنمي­گرده)). ممّد، اين يکه بزن محله که هيکل و اندامش به اندازه‌ سه تا آدم معمولي است، با آن صداي زمخت و ريش و سبيل پر پشتش، چشمهاي نمناکش را به آسمان مي­دوزد و مي­گويد (( شما نمي­دونيد)) و من در خودم ادامه مي­دهم ((بله ما نمي­دانيم­، لابد آنچه شما مي­دانيد!))، و بعد هم نفسش را با يک آه مطلقا عميق بيرون مي­دهد و مي­گويد ((يه روز برمي گرده! حالا مي­بيني!))... چه خوني به پا کرده بود اين «ماده­سبزه» در اين سرزمين خشک ِ دل ممّد و او باز مي­گفت؛ ((شما نمي­دانيد!))... منتظر بود، و ماند، مردانه در آن راه خون­آلود ماند. او "اتوپي و انتظار" (برمي­گردد، ملاقات خواهم کرد، پيروز خواهم شد...) را به "پيشداروي" (برنمي­گردد، هرگز ملاقاتش نخواهم کرد، شکست خواهم خورد...) ترجيح ­داد.

ممّد ِ سي و هشت ساله، «ذکر»ش شده بود «ماده­سبزه»، سرش هميشه به هوا بود، با زمين بيگانه! اگر يک روز درهاي آسمان را مي­بستند خفه مي­شد! در جاهاي سقف­دار احساس خفگي مي­کرد! «غريب» شده بود اين صياد «غريب­گير»!

روزي که «ماده­سبزه» رفت، حقيقتا روزي عادي نبود! هيچ کس جرات نمي­کرد طرف ممّد برود. چسبيده بود به خرپشتي که از آنجا مسير رفتن «ماده­سبزه» را مي­توانست ببيند و تا شب همان جا خشکش زد، تمام کفترها را پرانده بود و هيچ کدامشان حق نشستن نداشتند و روي پشت بام همسايه با ترس و لرز فرود آمده بودند، يا پشت کولر يا گنجه آرام و حرف­گوش­کن توي لاک خود کز کرده بودند. «هاويه»اي رخ داده بود، با نبود «او»! گويي عالم را از براي «ماده­سبزه» خلق کرده بودند!

چقدر ممّد نذر و نياز کرد که «ماده­سبزه» برگردد! از آن به بعد بود که آنقدر علامت امام حسين را بلند کرد تا کمرش درد گرفت و تنش را داد زير دست «تيغ»! تيغ جراح! نيمه شعبان براي ممّد شميم «ماده­سبزه» را همراه مي­آورد! چنان خشوع و تواضعي در اين «ياغي» محله نهفته شده بود که تبديل به يک بچه‌ معصومش کرده بود. صدايش آنقدر به آدم نزديک بود که وقتي حرف مي­زد حس مي­کردي صداي دورگه و گرفته‌ ايوب است که لرز لرزان سخن مي­گويد!

وقتي که ممّد آه مي­کشد آدم مي‌شکند، وقتي که مي‌خندد انگار دنيا مي‌خندد. چشمهاي او مثل درياست...دلش پر ِخون است... سرش هميشه به هواست... هميشه چيزي در دلش مي­شکند... راضي است... زندگي بخور و نميري دارد، ثروت پدري­اش را به باد داده است، به «باد»! به فکر جمع کردن پول نيست، سرکارگر يک گاراژ مکانيکي است ...

کفتربازهاي حسابگر امروزي ديگر به کفترهاي خوب و اصيل پر پرواز نمي­دهند.  قيچي­يشان مي­کنند تا جوجه­هايشان را يا تخمهايشان را بفروشند. خودشان را از لذت ديدن پرواز کفترها محروم مي­کنند تا آنها را هميشه در قفس «داشته» باشند... ممّد اما کفترهايش را باز هم هوا مي­کند، با آنکه از هر کسي بهتر با «اتفاق­شوم» آشناست (نگاه کنيد به «طلوع» اخوان: بالهاشان نيز سرخ است/ آه شايد اتفاق شومي افتاده ست!)

ماده سبزه «عمر» ممّد بود! حتي موقعي که سر کار بود يا در مهماني فقط به «ماده­سبزه» فکر مي‌کرد، با او حرف مي‌زد، او را در خواب مي‌ديد، با او غذا مي‌خورد و گاهي قاشقش را عوضي توي دهان «او» مي‌گذاشت، گاهي اشتباهي با او با «اوي خود» در پارک قدم مي­زد ...

 ماده سبزه «عمر» ممّد بود و او پروازش داد! و اين عين وفاداري است و اميد اميد اميد! اميدي که به انتظار آغشته است... يکي مي­گفت او تا وقتي انتظار مي­کشد، کبوترش "دارد بر مي­گردد! " ... و ممّد که اين «رنج»، «انتظار»، «بيم و اميد» و «وفاداري» او را از موضوع رنج و انتظار و اميد و وفاداريش فراتر برده و بود و مي­برد! خودش، «خود» ممّد بدل شده بود به رنج و اميد و انتظار ِ وفاداري که لحظه به لحظه بزرگ­تر مي­شد و فراتر مي­رفت! با «ماده­سبزه» از آن «ماده»ي«سبز» مي­گذشت! و رنگ­هاي شبيه به آن و حتي گاه رنگ­هايي که هيچ شباهتي به آن نداشتند!
منبع : وبلاگ كوروش عزيز


1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728









بگذار تا به طعنه بگویند مردمان

در گوش هم حکایت عشق مدام ما

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما







پرورش کبوتر
منشاء و اهلي شدن ●
liuia liuia columba را از کبوترهاي چاي domestika livia Columba منشاء کبوترهاي خانگي يا اهلي
مي دانند که در تمام اروپا شمال آفريقا تا قفقاز و بسياري از نقاط آسيا پراکنده هستند کبوترهاي اهلي از
3 هزار سال قبل از ميلاد در منطقه خاورميانه وجود داشته اند . کبوترهاي اهلي را مخصوصا در دين
مبين اسلام سمبل دوستي و صلح مي دانند . در مصر باستان ، يونان و روم قديم از کبوتر به عنوان يک منبع
غذايي استفاده مي شود . کبوترهاي روم و امروز کبوترهاي بزرگ جثه والنسيا که جزو سنگين ترين کبوتران
محسوب مي شوند از اعقاب آنها به شمار رفته و زمان اهلي شدنشان کاملا مشخص نيست .


از تعداد نژادهاي بيشمار کبوتران با رنگهاي متنوع و فرمهاي به عنوان گوشتي مورد استفاده قرار مي گيرند
  حداقل وزن 600 تا 800گرم سينه عميق و فراخ ،  از مشخصات کبوتران گوشتي مي توان وزن زياد
باروري وبنيه خوب را نام برد   در حاليکه در اروپا و آسيا انتخاب بيشتر بر اساس
رنگ و فرم صورت مي گيرد در آمريکا کبوترها در جهت توليد گوشت پرورش داده مي شوند . کشورهاي
اروپايي انواع کبوترهاي گوشتي را از آمريکا واردکرده و بر روي آنها کار کرده اند . از آنها مي توان کبوترهاي







شاهي سفيد ، شاهي شناساو کارينه – مون داين ، کبوتر نامه رسان، کبوترهاي شناساي تکزاس را نام برد .
   سفيد داکس )Maltese( کبوتر شاهي سفيد در آمريکا از سفيد رومي ، سفيد مالتز
آمده است . اين کبوتر در دو تيپ مختلف ظاهر مي شود . تيپ مصرفي شاهي سفيد که 
از تيپ کاملا گوشتي آن سبک وزنتر است. – برخوردار مي باشد ، با وزني در حدود 570-580
کبوترهاي جوان آماده به ذبح; آنها به وزن550گرم مي رسند از هر جفت مي توان تعداد16قطعه در سال
توليد نسل داشت آنها سينه اي عميق و پر گوشت دارند . کبوتر شاهي نقره اي نيز در تلاقي جابجائي
داکسي با موند   بوجود آمده و جثه اي بزرگتر و حالتي بزرگتر و آرامتر از شاهي سفيد دارد .
کبوتر شاهي شناسا نيز در سال1940در آمريکا پرورش داده شدند از محسنات اين نژاد تشخيص دوجنس
نرو ماده آن از يکديگر مي باشد که به علت وجود تفاوت رنگ پرها در دو جنس امکان پذير مي گردد .


از کبوتر جنوب بلژيک وشمال فرانسه به وجود آمده و در اوائل قرن بيستم در   آمريکا بر روي آنها کار شده است اين کبوتران به وزني در حدود 570-600
  گرم فرم سينه طويلتر بدون دم و بال و پهن تر بودن سر ، اين نژاد
را از شاهي سفيد متمايز مي کند .
 كبوترهاي موندداين يکي از قديمي ترين کبوترهاي فرانسه به شمار آمده و وزني در حدود 
570 گرم پيدا مي کنند . کبوتر جوان آماده ذبح آن در حدود 600 گرم وزن دارد اين نژاد در رنگهاي مختلف
ظاهر مي شود  کبوترهاي نامه بر که بيشتر در اروپا و خاورميانه گسترش دارد با وزني بين 250 تا 480 گرم
  بوده و ندرتا تخم هاي خود را مي شکنند آنها از جوجه هاي خود با کمال دقت مواظبت مي کنند .
  کبوتران نامه بر قادرند مسافتهاي طولاني بين 100-120 كيلومتر را طي كنند.
توان   جهت يابي ، اين کبوتران هنوز جزو مسائل پيچيده
به شمار مي رود .
 
 
کبوتران زندگي کاملا, منوگام داشته و در سن 7 -5 به سن بلوغ ميرسند هر چقدر
  وزن آنها سنگين تر باشد به همان نسبت ديرتر بالغ مي شوند بعد از اينکه کبوتر ماده اي نري را به
عنوان جفت برگزيند و اعلام آمادگي جنسي و همزيستي نمود اووسيت ها در تخمدان شروع به رشد کرده و
پس از تقريبا 4.5روز اولاسيون انجام گرفته و مدت کوتاهي بعد از ان هم جفت گيري و انتقال اسپرم صورت مي گيرد.
34 ساعت پس از زمان جفتگيري   بعدازظهر اولين تخم را مي گذارد و   . 
برعکس ساير طيور گذاشتن فقط دو تخم از لحاظ ژنتيکي تثبيت شده است و هيچگاه افزايش و کاهش
ندارد .تخمها
 2/5 سانتي متر پهنا و رنگ سفيد دارند .      حدود 20 گرم وزن و ۴ سانتي متر طول  دارد
 
     لانه سازي  2روز قبل از گذاشتن تخم با همکاري هر دو جنس  آغاز گشته و حتي پس از آن هم ادامه دارد.پس از
18 روز جوجه ها از تخم خارج شده   
  فاصله زمان تولد دو جوجه اغلب 12 تا 24 ساعت
است که جوجها   موقع تولد کاملا لخت هستند و حدودا پس از يک هفته
  پرهايشان جوانه مي زند . جوجه ها در حدود ۶ هفتگي توسط مادران تغذيه شوند, در ۵ روز اول غذاي
جوجه ها را شيرابه چينه دان تشکيل مي دهد. اين شيرا به بسيار مغذي بوده و توسط سلولهاي چين خورده
چينه دان ترشح مي شود. چينه دان در تعدادي از گونه هاي پرندگان خصوصا, در خانواده کبوترها مولد شير
مخصوص چينه دان است و تکثير سلولهاي مخاطي و کنده شدن و توليد شير توسط آنها به وسيله هورمون
پرولاکتين, صورت گرفته و کنترل مي شود اين پرندگان شير ايجاد شده در چينه دان را به دهان بازگردانده و
 جوجههارا به وسيله آن غذا مي دهند. ساختمان ميکروسکوپيک چينه دان مشابه به ساختمان در مري است .
ترشح شيرا به تا ۸ روز پس از تولد جوجه ها نيز مي تواند ادامه يابد. معمولا از روز پنجم به بعد تغذيه جوجه
ها با غذايي که خود پدر و مادر مي خورند آغاز مي گردد جيره اکثر پرندگان زينتي, به صورت دانه هاي کامل
و نه به صورت خوراک کامل پليت شده مي باشد . تغذيه پرندگان طبق راهنمايي هاي ارائه شد بسيار
منطقي مي باشد . اما به نظر نمي رسد که تغذيه صرفا عامل عمده اي جهت انتخاب غذا توسط صاحب
پرنده باشد .
استفاده از خوراکهاي کامل پلت, شده با مقاومت صاحبان پرنده روبرو شده و در ضمن همه گونه هاي
پرند گان نيز چنين خوراک هايي را براحتي نمي پذيرند . اما با استفاده از پلت هاي اکسترود شده
و افزودنيها که پرنده را  به استفاده از خوراک کامل تشويق کند  ايده آل است .



1234
5678
9101112
13141516

 




با سلام خدمت همگي دوستان خوب و عشق باز واقعي . ما در اين پست مي خواهيم يك سم ضد كنه و پشه سگ كه قيمت مناسب و كارايي بالا و در اكثر شهرستانها هم موجود است را به شما معرفي كنيم . اسم اين سم مهان و توليدي شركت سادات مي باشد . محتوي شيشه تصوير زيرا در 15 ليتر آب حل نموده و در سم پاش تلمبه دار تصوير بعدي ميريزيم و از صبح زود كبوتران را بيرون آورده و كليه ديوارها و سقف و كف گنجه ها و جفت كن ها را سم پاشي نموده و تا غروب آفتاب كبوتران را داخل راه نميدهيم خود من از اين سم استفاده كرده ام و نتيجه مطلوب را گرفته ام . البته براي جوجه هاي كوچك فوق العاده خطرناك است و بهتر است اگر جوجه كوچك داريد اين كار را انجام ندهيد قيمت اين سم هم همراه سم پاش مبلغ 100000 ريال مي باشد .










در پايان چند عكس از جوجه هاي جديد و جوجه قلمي هاي بهار گرفته ام كه با هم مي بينيم .



123
456
789
101112
131415
161718




پاییز




شاخه ها خشک و برگ ها زردند

مرغکان آشیان تهی کردند

باد پاییز ره به باغ گشود

شاخه ها باد را هماوردند

آفتابی ز لای ساقه و برگ

می فتد بر زمین که همدردند

لانه ها لای شاخه ها تنها

لا نه ها خسته اند و دلسرد ند

کلک هایم چو شاخه های تهی

باد ها را به غارت آوردند

بچه ها با لباس بارانی

در پی برگ های ولگرد ند

بچه ها زیر شاخه های درخت

تن پاییز را لگد کردند

آسمان روی دوش شان ابری

برگ ها زیر پای شان زردند

دستها شان پیامبران امید

که بهاران به لانه بر گردند

با سلام خدمت همگی دوستان و بازدیدکنندگان این وبلاگ و مدیران و بازدیدکنندگان همه وبلاگ های مرتبط با کبوتر و کبوتر پرانی , دوستان فصل پاییر کم کم از راه میرسد و درختان و طبیعت لباس سبز  خود را از تن به در میکنند و پرندگان و از آن جمله کبوتران هم لباس خود را عوض می کنند و بر ما است که با تغذیه مناسب و با تهیه مکمل های مناسب از هر نظر آنها را یاری کنیم تا این فصل را به بهترین نحو سپری کنند .



زمان اهلی شدن کبوتر به درستی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است این که از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح کبوتر در مصر وجود داشته و پادشاهان مصر به عنوان پیک از آن استفاده می کردند و حتی آنها را پرنده های مقدس می دانستند بعد از مصر ایران چین بونان و روم از قدیمی ترین مراکز پرورش و تربیت کبوتر در اعصار گذشته بوده اند از نژاد های معروف کبوتر می توان به کبوتر شاهی ,کبوتر گاینت هومر, کبوتر رنت, کبوتر کارینه ,کبوتر موندن ,کبوتر چین دار شرقی کبوتر مکه, کبوتر یعقوبی, اشاره کرد.
واز بیماری های شایع کبوتر میتوان  به نیوکاسل . مارک . عفونت استرپتوکوکی . لیستریوز. عفونت با باکتری ای کولای . بیماری تورم عفونتی پیش معده را نام برد.



در پایان دوست خوبمان جناب مجیدی عزیز چند عکس از کبوترانشان گرفته که با هم می بینیم . 



1234
5678
9101112
13141516








سلام خدمت دوستان وبازدیدکنندگان این وبلاگ و وبلاگ های مرتبط با کبوتر و کبوترپرانی این پست را با نمایش چندین عکس از کبوتران اصیل یکی دیگر از عشق بازان فهیم و تحصیل کرده شهر اراک به نام آقا محسن که به دلایل شغلی مایل به افشای فامیلی ایشان نیستیم آغاز میکنیم . قبل از هر چیز از برخورد گرم و پر از محبت مورخه جمعه 1390/05/21 بر روی بام ایشان که در محضرشان بودم تشکر میکنم و از اینکه با حوصله به تمامی پرسشهای بنده راجع به کبوتران پاسخ دادند و با علاقه واعتماد تمام کبوتران و گنجه ها را در مقابل دوربین بنده قرار دادند تشکر ویژه می نمایم امید است که با وجود چنین جوانانی نگرش منفی بعضی از مردم نسبت به کبوتر و کبوتر دار عوض شود .






1234
5678
9101112
13141516
17181920
21222324
25262728
29303132
33343536
373839





با سلام و عرض خسته نباشید خدمت همه ی دوستان و همکاران وبلاگ نویس و عشق باز امید وارم در این تیر ماه همگی شما لذت وافر از پرش کبوترانتان و مسابقا ت برده باشید . من خودم با تلفات 8 نرو 22 جوجه آمار پر تلفاتی نسبت به سال قبل داشتم ولی در کل از پرش کبوترانم راضی بودم . البته به این نتیجه رسیم که باید یک سری از آن ها را جایگزین کنم در مسابقات امسال اراک هم که آقای مسعود حمصی با زمان  شش ساعت وچهل ویک دقیقه نفر اول  و آقای حمیدحاتمی را با زمان پنج  ساعت و پنجاه ویک دقیقه نفر دوم وآقای علی نظام آبادی و آقای جاوید با زمان پنج ساعت مقام سوم وچهارم و آقای اخگر با ساعت چهار وسی وپنج دقیقه مقام  پنجم و وآقای دریا با زمان سه ساعتو پنجاه دقیقه  مقام ششم دست یافتند. به امید مسابقات بهتر در سالهای بعد برای این عزیزان  وآرزوی بهترینها برای همه عشقبا زان  این سرزمین  کهن . مبلغ جایزه هم که گویا 8 میلیون تومان بوده بعد از کسر مخارج به برنده پرداخت میگردد. البته بردو باخت مهم نیست مهم مسابقه جوانمردانه بدون دوپینگ و دارو است و نباید برد برای یک نفر اهمیت داشته باشد که سعی در تقلب و راه های نا جوانمردانه دیگر بنماید در اینجا متنی از یک مقاله در باره قدمت کبوتر داری و کبوتر پرانی در تاریخ ایران زمین برایتان گرد آوری نموده ام که امید وارم از خواندن آن لذت ببرید .



«به باور من، ایران كشوری است كه بهترین كبوترخانه های جهان در آنجا ساخته می شود ... این كبوترخانه های عظیم، شش بار بزرگ تر از بزرگ ترین پرورشگاه های پرندگان ماست. در پیرامون اصفهان بیش از 3 هزار كبوترخانه شمرده اند. برخی از این برجها گاه تا 14 هزار كبوتر در خود جای داده اند.» این گفته ژان شاردن سیاح فرانسوی است كه در زمان صفویه به اصفهان سفر كرده بود. با گذشت 400 سال، تعداد كبوترخانه های اصفهان از 3 هزار به حدود 300 باب كاهش یافته و از این تعداد تا سال گذشته65 كبوتر خانه در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی و گردشگری ثبت شده است. می توان گفت آنچه امروزه از عظمت و وفور كبوترخانه باقی مانده، بیشتر بقایای مخروبه و نیمه مخروبه است كه در دشت های اطراف منطقه اصفهان خودنمایی می كند.

 

 

 

كبوترخانه های منطقه اصفهان را به واسطه تعداد، معماری و كاربرد نمی توان با هیچ جای ایران مقایسه كرد. برخی محققان كبوترخانه ها را شاهكار معماری دوره صفویه می دانند و معتقدند نخستین نمونه كبوترخانه ها در زمان شاه عباس به وجود آمد. الیزابت بیزلی جها نگرد انگلیسی می گوید: احتمال دارد پیشنهاد ساخت این برج ها به وسیله معماران ارمنی جلفای آذربایجان به شاه عباس داده شده باشد. گرچه ابن بطوطه هم در سفرنامه اش كه قدیمی ترین منبع موجود در این باره است، سخن از كبوترخانه های اصفهان به میان آورده، اما به نظر می رسد رونق كبوترخانه ها و شكوفایی معماری آنها از دوره صفویه، مقارن رونق گرفتن كشاورزی و سایر هنرها در اصفهان آغاز شده باشد.در حال حاضر، بیشترین نام و نشانی از كبوترخانه های اصفهان را باید در نوشته های جهانگردان و سفرنامه نویسانی كه زمان صفویه به اصفهان سفر كرده اند، سراغ گرفت.

کبوتر خانه ها جاذبه فراموش شده گردشگری اصفهان

 

در مقابل، به نظر می رسد روند تخریب برج های كبوتر و سهل انگاری در نگهداری آنها نیز همانند سایر بناها از زمان قاجار در اصفهان آغاز شده است. یكی از خارجیانی كه در این عصر اصفهان را دیده از اهمال و سهل انگاری در نگهداری این برجها اظهار تأسف كرده و به اهمیتی كه فضولات این كبوتران برای مزارع داشته اند اشاره می كند. هم اكنون در منطقه شرق اصفهان بیشترین تعداد برج های كبوتر دیده می شود و آن هم به علت وجود دشت های گسترده و كشت غلات در این منطقه بوده است. پس از آن، در منطقه باغ كومه در غرب اصفهان شاهد بیشترین برج های كبوتر هستیم كه از نوع چند قلویند. عباس بهشتیان و باقر آیت الله زاده شیرازی در نشریه اداره كل جهانگردی استان اصفهان به 50 برج كبوتر در منطقه گورت (شرق اصفهان) اشاره می كنند. آنها همچنین به دهكده چهار برج در 30 كیلومتری جنوب اصفهان اشاره كرده اند كه یكی از برج های كبوتران، متعلق به سرهنگ زاهدی نزدیك به 10 هزار كبوتر داشته است.

 

 

 

برج كبوتر چیست؟

 

در ایران رسم است كه عمارت بلند چشمه در صحرا می سازند و آن خاصه برای كبوتران است، موسوم به برج كبوتر. از نظرتاریخ علم و معماری نیز این بناها قابل مطالعه و تأمل هستند. در این بناها كه زیبایی و كارآمدی آنها چنان به هم آمیخته است كه جدایی ناپذیر به نظر می آیند،ازعلومی همچون فیزیك، ریاضیات،جانورشناسی، روان شناسی جانوری و آب و هواشناسی و غیره استفاده شده است. این كبوتر خانه ها به خاطر تنوع بسیار در شكل و اندازه و تكرار موزون آنها و هماهنگی شان با طبیعت و زیبایی های اطراف و به ویژه بافت و فضا های اعجاب آور و هماهنگ درونی می تواند یكی از جاذبه های نادیده انگاشته جهانگردی در اصفهان به شمار آید.

جمع آوری فضولات كبوتران به عنوان كود، دور كردن كبوتران از مزارع برای جلوگیری از آسیب رساندن به مزارع و شكار و استفاده كردن از گوشت آنها از اهداف ساخت این نوع بناها در گذشته بوده است.

 

قسمت عمده این فضولات در حاصلخیزی زمین های زراعتی و مقدار كمی هم در دباغی به مصرف می رسیده است. این موارد در زندگی اقتصادی زارعان محلی نقش مؤثری داشته است و به همین علت كبوتران نزد آنها كم و بیش مقدس بوده اند.

کبوتر خانه ها جاذبه فراموش شده گردشگری اصفهان

 

 ساخت كبوتر خانه را می توان به نوعی شاهكاری هنری دانست .كبوتر خانه ها را در مناطقی بنیان می نهادند كه از اقلیمی كویری بهره مند بود. ومصالح و روش ساخت آنها نیز متأثر از شرایط محیطی بود. بافت معماری كبوترخانه ها كه از گل رس و كاه و نمك تشكیل می شد در برابر سرما و گرما مقاوم بود و عایقی حرارتی و در عین حال صوتی محسوب می شد تا آرامش كبوتران اندرون كبوترخانه را تأمین كند.

 

غالب كبوتر خانه ها به واسطه بهره گیری از حد اكثر فضا به شكلی استوانه مانند ساخته می شدند تا لانه های بیشتری را در خود جای دهند . طراحی ورودی به اندازه ای بود تا كبوتران را به داخل پذیرا باشد و میهمانان ناخوانده را به اندرونی راهی نباشد و در عین حال بدنه كاهگلی مانع از زاد و ولد حشرات موذی چون ساس و كنه می شد. برای استحكام هر چه بیشتر، درون را با تیرچه های متقاطع مسلح و سطح بیرونی را ساروج اندود تا مانع از فرسایش محیطی شود. در بخش میان تهی بالای كبوتر خانه، نیز دریچه هایی برای تبادل حرارتی و آمد و شد جریان هوا به داخل كبوتر خانه تعبیه می شد كه قرابتی بسیار با بادگیرهای استان های كویری ایران دارد. در میان كبوتر خانه نیز چاهی حفر می كردند تا در صورت نزدیك نبودن آبگیر، جوی و رودخانه به عنوان منبع تأمین آب شرب كبوترها استاده شود.

 

زراعت گسترده در دشت های وسیع منطقه اصفهان شاید دلیل مهم ایجاد كبوترخانه ها بود. از آنجا كه كبوتر میل به آشیانه سازی در ارتفاع دارد، نبود عوامل طبیعی چون جنگل، كوه و صخره در اصفهان و نواحی مركزی، ایجاد كبوترخانه هایی كه تنها محل لانه گزینی كبوتر باشد را ایجاب می كرد. از سویی، این بهترین فرصت برای كشاورزان بود، كه از محل فضولات كبوتران بهترین و مناسب ترین كود را برای محصولات خود فراهم كنند. كشاورزان فضله كبوتر را با خاكستر و خاك مخلوط كرده، برای كشت و زرع به كار می بردند. در گذشته ها كشاورزان فضله ها را به شكل قالبی مكعب آجری درآورده و هر قالب را یك تا دو قران می فروختند. 40 سال قبل نیز هر كیلو كود كبوتر هفت ریال ارزش داشت و در اوایل قرن 19 نیز هر ساله یك برج كبوترخانه نزدیك به 100تومان درآمد داشت. صاحبان كبوتر خانه ها ? ماه یك بار برای جمع آوری فضولات داخل كبوتر خانه ها می شدند و كود حاصل را جمع آوری می كردند . در منابع آمده است كه كود جمع آوری شده برمبنای آمار كبوتران موجود در كبوتر خانه كه گاهی به بیش از 7 هزار جفت بالغ می شد، نزدیك به 70 هزار كیلوگرم در سال بود كه عایدی ارزشمندی برای كشاورزان به شمار می رفت.

 

مروری بر نوشته های مستشرقان و جهانگردان در طی3 قرن گذشته نشان می دهد كه از حدود 700 سال قبل، برج های كبوتر در اصفهان خرید و فروش می شده و حتی صاحبان آنها به علت درآمد قابل توجهی كه از این برج ها عایدشان می شد، همه ساله مبلغی به عنوان مالیات به دولت های وقت پرداخت می كردند، با تغییرات زندگی انسان ها در 100 سال گذشته، كم كم كبوترخانه ها نیز جایگاه پیشین خود را از دست دادند. مالكیت این برج ها كه بیشتر موروثی و برخی متعلق به حاكم بود، با تغییرات ایجادشده در وضعیت كشت و كار بی معنی شد، زمانی برج ها خرید و فروش می شدند اما با ورود كودهای شیمیایی ارزان تر و سهل الوصول تر، دیگر جایی برای كبوترخانه ها و تحمل زحمت جمع آوری فضله و تهیه كود از آنها باقی نماند، گسترش شهرها باعث شد اطراف كبوترخانه ها مسكونی شود كه این مسأله باعث فراری شدن كبوترها و عدم رغبت آنها به آشیانه سازی در برج ها شد.



Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

 

در پایان جند عکس از بهترین کبوتران بعد از ظهری دوست خوبمان آقای نادر سلامت از سو کلا غی ها و ملخی های کاووس حاج باشی که از عشق بازان قدیم اراک می باشد و هر عشق باز اراکی با نام ایشان آشنا است را برایتان می گذارم که امید وارم از دیدن آن ها لذت ببرید . البته قرمزی ها از سوی کبوتران کریم کیسه کش می باشد که آوازه آن ها تا شهر های شمال کشور نیز رفته است.      البته ما باید کبوترداری را در حد یک ورزش و علاقه نگه داریم نه هدف زندگیمان !!
1234
5678
9101112
13141516






نه  دیگه پا میشم این بار

خالی از هر شک و تردید

میرم اون بالاها مغرور

تا بشینم جای خورشید

تن به سایه ها نمیدم

بسه هرچی سختی دیدم

اینقدر زجر کشیدم تا به آرزوم رسیدم

بزار آدما بدونند میشه بیهوده نپوسید

میشه خورشید شد و تابید میشه آسمونا بوسید




 

با سلام خدمت تمامی دوستداران کبوتر در هر کجای این کره خاکی و کلیه همکاران وبلاگ نویس با موضوع کبوتر .

ماه خرداد است و تمامی کبوترداران سرگرم جلد کردن و به قلم رساندن جوجه های گل سرخی و آماده کردن کبوتران برای رکورد تیرماه می باشند . خود من شروع بدی داشتم چون تا این تاریخ 7 عدد از بهترین نر هایم و 20 عدد از بهترین جوجه هایم از دست داده ام و حالم خیلی گرفته است  و از طرفی در همسایگی ما یک اسکلت 6 طبقه علم کرده اند که باعث ترساندن کبکی هایم شده و باعث شده بعضی  از کبوترانم که تا حالا جایی زمین نمیخوردند هرز بنشینند و از طرفی دیگر همسا یه  مزاحمم میگوید که پر و خاک میریزد تو حیاط ما . خلاصه خیلی دلسرد شده ام و بعضی مواقع با خود فکر میکنم که یک جا همه آنها را رد کنم ولی بعد که صدا و پرش آنها را می بینم دوباره منصرف میشوم چون در 3 تیرماه هم یک رکورد دوستانه دارم و باید خود را آماده کنم .

دوستان با گرم شدن هوا انگل مگس سگ در کبوتران زیاد می شود در اینجا میخواستم یک قلق طبیعی که خودم تجربه کرده ام برای مبارزه با این انگل به شما پیشنهاد کنم .

در ته یک بشقاب مقداری نفت سفید میریزیم و کف دست را با نفت به آرامی آغشته میکنیم و به صورت مصح کردن به آرامی رو پرهای بدن کبوتر میکشیم . چند ثانیه بعد مگس هر جای بدن کبوتر که پنهان شده باشد گیج شده و به زمین می افتد .

 

شناسایی شپش در کبوتر

 

 

شپش انگلی خارجی است که از پرها وپوست تغذیه می کند.در کبوتر یازده نوع شپش پر وجود دارد که همه آنها از پرهای کبوتر وگاهی از خون آن تغذیه می کنند.بسیاری از کبوترها به این انگل آلوده اند. آلودگی خفیف اهمیت چندانی ندارد.اما آلودگی شدید بر فعالیت کبوتز تاثیر دارد.عامل بیماری زا نوعی شپش پر است که تمامی مراحل رشد ونمو خود را روی بدن کبوتر می گذراند وتخمهای خود را به ساقه پرها می چسباند و شش تا هفت روز بعدلاروها از تخم بیرون می آیندو پس از ۳ تا ۴ هفته بالغ می شوند.یک شپش ماده ممکن است تا یکصد و بیست هزار تخم بگذارد.معروفترین شپش پر کبوتر شپش کولمبی کولا کولمبه(Columbicola Columbae)است که بدنی کشیده بطول ۱.۸تا۲.۷میلی متر وعرض ۳میلی متر دارد.

 

نشانه های آلودگی:شپش از روی کراتین(پروتئین موجود در پرها)وچربی پرها تغذیه می کند.چربی موجود در پرها باعث چرب شدن پرها شده وپرها را در مقابل خیس شدن حمایت کرده وآنها را نرم نگه می دارد.از این رو آلودگی با شپش باعث ژولیدگی پرها وخوردگی آنها می شود.شپش همچنین پرهای کوچک را نیز می خوردکه این کار باعث رشد غیر طبیعی پرها می گردد.

 

درمان:سم پاشی مستقیم پرها و آشیانه با محلول مالاتیون ۴٪ یا کاربایل ۵٪به میزان مناسب.

 

در پایان چند عکس از کبوتران دوست خوبمان آقا ناصر از شهرک گردو اراک گرفته ام که با هم میبینیم .

 

 





زمين سرشاراز گل گشته اكنون چون بهشت           چون بهار است و مه سرسبز آن ارديبهشت

آفرين بر او كه انسان را همي از گل سرشت            از برايش  نامه اي پربار چون قرآن نوشت

او  در آن  با نثر  زيبايي به  نيكويي  نبشت              از پليدي ها  بپرهيزيد و از كردار زشت

هر كسي بذر بدي كاشت دگر نيكو نكشت              در  سراي راحتي هرگز نمي باشد  بهشت

اندكي سختي ببايد  تا شوي نيكو سرشت             اين چنين سستي نشايد در مه ارديبهشت

خانه اي  از نو ببايد ساخت اما نيك خشت              تا شود هر لحظه اش پربار چون ارديبهشت


پرورش کبوتر در ایران پیشینه ای به اندازه ی تاریخ این سرزمین کهن دارد. از روزگاران ایران باستانی تا به امروز ، هر ایرانی که باغچه ای داشته و خرده نانی در سفره ، روزی خود را با کبوتران تقسیم کرده. حتی اگر این کبوتران ، کفتر چاهی باشند. کبوتر خانه های موجود در اصفهان ،تبریز و مراغه نشانگر گستره ی فرهنگ کبوترداری در ایران باستان است . شهر های تهران ، کاشان ، همدان ، شیراز ، خوزستان ، اصفهان ، مشهد ، قم و تبریز از عمده شهرهای پرورش کبوتر در ایران هستند؛ که تهران اصلی ترین شهر در میان آنهاست.هنر ظریف کبوتر داری همگن با موسیقی و شعر و ورزش بوده و بزرگانی هم بوده اند که این همه ذوق را با هم داشته اند .

دراینجا بزرگانی از تاریخ استان مرکزی و شهر اراک که اهل هنر و فضیلت بوده اند برای آشیانی دوستان با تاریخ شهر اراک نام می بریم.

سیاست مداران

امام خميني
محمد مصدق
قائم مقام فراهانی
امیر کبیر
احمد قوام
مرتضی قلی بیات(سهام السلطنه)
بیات(بنیانگذار کشاورزی نوین)
احسان نراقی
علی منصور
عبد الحسین هریز
ابوالحسن ابتهاج
سرتیب محمد خاک پور
عزت الله بیات
سرتیپ ناصر بیات
میرزا محمد حسین وزیر وفا
میرزا هدایت الله آشتیانی(پدر دکتر مصدق-وزیر دارایی)
میراز هاشم آشتیانی
میر حیدر کرهرودی(از رجال دربار صفویه)
منصور خان فراهانی(از سرداران به نام دوران فتحعلی شاه)
میراز محمود خان(نایب الوزرا تهران)
میراز محمود خان دفتری ملقب به اعتضاد لشکر
میراز محمد علی خان معاون(وزیر دارایی دوران مشروطه)
میرزا محمد حسین خان فراهانی(دبیر الملک)
میراز محمد(پسر ارشد قائم مقام فراهانی)
میرزا عیسی
آقا علی آشتیانی(شهردار تهران)
میرزا سید عبدالله تفرشی(وزیر نظمیه)
میرزا عباس خان فَمی(وزیر کشور)
شمس الدین جلالی(از مشروطه خواهان معروف)
میراز زکی مستوفی(حاکم گیلان)
دانش بزرگ نیا(عضو مجلس موسسان)
میرزا حسن خان وثوق الدوله(رییس مجلس سنا)
مشیرالدوله
محمدصادق مهدوي راد( رئيس سازمان دادگستري استان البرز)
آيت الله محسني گركاني(رئيس ديوان عالي كشور)
آيت الله دري نجف آبادي(امام جمعه اراك٬ وزير اسبق اطلاعات٬ دادستان اسبق كل كشور٬ عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري)
عالمان دینی

آیت الله العظمی اراکی
آقا نور الدین اراکی
محسن اراکی
ملا احمد نراقی
ملا مهدی نراقی
شاه مراد میرزا
حاج محمد خان راستین اراکی
ملا محمد باقر کرهرودی
فاضلی کرهرودی
سید علی اکبر تفرشی(از علما به نام تهران بود)
آقا ضیاءالدین اراکی(از مجتهدین بزرگ نجف)
کربلایی کاظم ساروقی
شیخ طبرسی
ورزشکاران

منصور بهرامی
مهدی مهدوی کیا
محمد محمدی
دانشمندان

پروفسور محمود حسابی(پدر علم فیزیک)
شهید مصطفی چمران
دکتر محمد قریب
احمد پارسا (پدر علم گیاه شناسی)
علی رضا افضلی پور
دکتر مضاهر مصفا
علی سحاب
عباس اقبال آشتیانی
دکتر محمد خزائلی (نابینای روشن دل)
میرزا سید جعفر خان(استاد ریاضی)
احمد خان ملک ساسانی
میرزا ابوالحسن طبیب(استاد طب دارالفنون)
دكتر كاظمي آشتياني(مؤسس پژوهشكده رويان اصفهان)


شاعران و نویسندگان

حضرت امام خمینی
ادیب الممالک فراهانی
استاد عبدالعظیم قریب گرکانی (پدر دستور زبان فارسی)
فروغ فرخ زاد
بانو پروین اعتصامی
یوسف اعتصامی(پدر پروین اعتصامی)
رضا یحیی بیگی
محمد رضا محتاط
محدصالح علا
حسین سجادی قائم مقامی فراهانی
محد مهدی فولاد وند
محمد حجازی
مصطفی عزیزی
حامد داراب
نظامی گنجوی
فخرالدین عراقی
محمد استعلامی
طاهر تفرشی(شاعر مخصوص دربار شاه عباس)
میرزا فتح الله(نظام شعراء)
میراز محمد حسین همافر اراکی
رکن الدین کرجی(شاعر قرن هفتم)
بیدل آشتیانی
میرزا ابولقاسم قائم مقام
ايرج كاردان
هنرمندان

مهران مدیری
مرحوم منوچهر نوذری
ایرج نوذری
بهزاد فراهانی
مسعود ده نمكي
کریم مسیحی
اسماعیل میر فخرایی
جهانگیر رمزی
فتحعلی واشقانی فراهانی
ابراهیم حامدی ( ابی) هم اکنون در خارج کشور زندگی می کند خواننده ی شبکه های ماهواره ای
آراکل باباییان
شقایق فراهانی
گلشیفته فراهانی
ابوالفضل جلیلی
علی حاتمی
غلامرضا رمضانی
صابر رهبر
عبدالله باقری
محمدرضا صادقی
موسیقی دانان

عبدالله دوامی
حسین علی خان تفرشی عراقی (اراکی)
بهروز مبصری
محمود فرهمند
رضا موسی زاده
نظام فاطمی
خبرنگاران

احمد بورقانی
محمد خرمشاهی
برمک بیات (خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو)
کمیجانی (خبرنگار واحد مرکزی خبر در برلین)
نجف شعار ( خبرنگار واحد مرکزی خبر در تهران)
نجف آبادی (خبر نگار واحد مرکزی خبر در نمی دونم کدوم کشور) فقط میدونم رفته خارج
منبع: وبلاگ اراك شهر اريكه هاي ماندگار

در پایان چند عکس از جوجه های بهاری کبوترانم گرفته ام که امید وارم از دیدن آنها لذت ببرید


12345
678910
1112131415



صبا به تهنيت پير مي فروش آمد

كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد
هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
كه غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد
به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش
كه اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
زفكر تفرقه باز آن تاشوي مجموع
به حكم آنكه جو شد اهرمن، سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد
چه گوش كرد كه باده زبان خموش آمد
چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان كه خرقه پوش آمد
زخانقاه به ميخانه مي رود حافظ
مگر زمستي زهد ريا به هوش امد



یک سال دیگر گذشت ، سالی پر از اتفاقات تلخ و شیرین ،  امیدوارم همگی شما دوستان ، سال 89 را با موفقیت و کامرانی به پایان رسانده و حداکثر استفاده را از فرصت های زندگی در این سال برده باشید.بار دگر طبیعت سر سبز ، حیاتی دوباره یافته و نسیم شکوفایی و شکفتن در جامعه وزدین آغاز نموده. امیدوارم در این موسم بهاری ، همگی‌مان ، همراه با تحول و دگرگونی طبیعت ، با تلاش و کوشش در عرصه های انسانیت فردای بهتری را برای خود رقم بزنیم.فرا رسیدن نوروز باستانی و آغاز فصل بهار ، فصل شکوفایی طبیعت را به شما دوستان و همراهان همیشگی وبلاگ کبوتر اراک تبریک عرض می نمایم .


جهت یابی در کبوتران

قابلیت جهت‌یابی در کبوتران یکی شگفت‌انگیزترین رازهای دنیای حیوانات است که رازهای سربه‌مهر فراوانی در خود نهفته دارد. دانشمندان برای درک بهتر این توانایی کبوتران، دستگاهی الکترونیکی طراحی کرده‌اند که می‌تواند فعالیت‌های مغزی و موقعیت مکانی کبوتران را در حین پرواز، همزمان اندازه‌گیری کند. شاید بهتر باشد این دستگاه را iPigeon (آی.کبوتر) نامید!

دانشمندان دانشگاه زوریخ با استفاده از این دستگاه که نورولاگر2 نام دارد، سعی دارند فعالیت مغزی کبوتران را در زمان جهت‌یابی بررسی کنند. نورولاگر در حقیقت از 2 دستگاه تشکیل شده، یک دستگاه جی.پی.اس بسیار کوچک که در پشت کبوتر نصب می‌شود و یک دستگاه الکتروکاردیوگراف سبک 2گرمی که فعالیت‌های مغزی کبوتر را به‌هنگام پرواز ثبت می‌کند. این اطلاعات در یک کارت حافظه بسیار کوچک ذخیره می‌شوند و بعد از پرواز کبوتر، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

بررسی‌های اولیه اطلاعات بدست‌آمده، نشان داده است بسته به این‌که کبوترها به چه چیزی نگاه می‌کنند، چندین موج مختلف در مغز آن‌ها ایجاد می‌شود.

این تیم تحقیقاتی در اولین مرحله آزمایش‌ها، کبوتران را در فاصله 18 کیلومتری ساحل مدیترانه رها کردند. آن‌ها متوجه شدند زمانی‌که این کبوترها از روی دریا عبور می‌کردند، فعالیت مغزی آن‌ها فرکانس کم‌تری دارد، چرتکه سطح دریا اطلاعات خاصی در اختیار کبوتران قرار نمی‌دهد.

اما زمانی‌که کبوترها به مرز ساحلی دریا رسیدند، فرکانس موج‌های مغزی آن‌ها افزایش پیدا کرد. هم‌چنین زمانی‌که این کبوترها از روی مکان‌هایی مانند آزادراه‌های شهری عبور می‌کردند، فرکانس امواج مغزی آن‌ها افزایش پیدا می‌کرد که نشان می‌دهد مغز آن‌ها در هنگام دریافت اطلاعات بیش‌تر، عکس‌العمل نشان می‌دهد.

هم‌چنین زمانی که کبوتران گروهی پرواز می‌کنند، فعالیت مغزی آن‌ها در مقایسه با زمانی‌که انفرادی پرواز می‌کنند، به‌شدت کم‌تر است. یکی از مهم‌ترین دلایل این امر، این است که وقتی کبوترها گروهی پرواز می‌کنند، برای جهت‌یابی نیاز چندانی به نگاه کردن به سطح زمین ندارند و فقط با دنبال کردن مسیر پرواز دیگر کبوترها، راه خود را ادامه می‌دهند.

هم‌چنین دانشمدان متوجه شدند زمانی‌که کبوترها به زمین‌های ناهموار نگاه می‌کنند، فعالیت مغزی آن‌ها افزایش پیدا می‌کند؛ زیرا آن‌ها مجبورند اطلاعات بیش‌تری را که برای جهت‌یابی نیاز دارند، پردازش کنند. در این بررسی‌ها مشخص شد فعالیت‌های مغزی کبوترها نقش مهمی در جهت‌یابی آن‌ها بازی می‌کند. بیشترین فعالیت مغزی کبوترها در زمانی ثبت شد که این کبوترها در هنگام پرواز قصد تغییر مسیر را دارند.

دورا بیرو، زیست‌شناس دانشگاه آکسفورد گفت: «نتایج این بررسی بسیار برای ما جالب توجه بود. این دستگاه پنجره‌های تازه‌ای راجع به فعالیت‌های مغزی پرندگان در هنگام جهت‌یابی در اختیار دانشمندان قرار داد».

البته این دانشمندان تحقیقات خود را به کبوتران محدود نکرده‌اند. آن‌ها اخیرا تیم تحقیقاتی مشترکی را با دانشمندان پاناما تشکیل داده‌اند تا فعالیت‌های مغزی حیوانی را به نام خرس تنبل بررسی کنند، اما در نهایت متوجه شدند فعالیت مغزی حیواناتی که دارای حرکت کندی هستند، چندان جالب نیست.


123
456


پدیده پر ریزی یا تولک

 پدیده پرریزی در بین کبوتران پدیده‌ای شایع است. سختی شرایط پروازی، انگل‌ها و عفونت‌های باکتریایی و نیز تماس با نور فرابنفش همگی عواملی هستند که به پرهای پروازی کبوتران آسیب می‌رسانند. به‌همین دلیل این موجودات باید به‌صورت دوره‌ای پرهای آسیب‌دیده خود را با پرهای جدید تعویض کنند. اما این امر نیازمند صرف زمان و انرژی است که می‌تواند به‌جای پرریزی، صرف یافتن جفت و پرورش جوجه‌ها  شود.

به گزارش نیچر، همین موضوع و توجه به اندازه کبوتران باعث شد که عده‌ای از دانشمندان به بررسی این پدیده و ارتباط آن با ارتفاع پرواز و دیگر نیازهای حیاتی کبوتران بپردازند. سایورت روهر محقق دانشگاه واشنگتن در سیاتل و همکارانش با مطالعه 43 گونه‌ کبوتربه ارزیابی ارتباط بین اندازه پرنده با طول پرهای پروازی و زمانی که طول می‌کشد تا این پرهای جدید رشد کنند پرداختند. آن‌ها نتایج تحقیقات خود را در Plos Biology منتشر کردند.

آن‌ها دریافتند که طول پرهای پروازی یک پرنده با جرم او به توان یک سوم متناسب است. به‌عبارت دیگر اگر طول پر 2 برابر شود، وزن پرنده باید 10 برابر شود. درحالی‌که سرعت رشد پر با جرم به توان یک ششم متناسب است. پس هرچه پرنده بزرگ‌تر می‌شود، سرعت رشد پر کم‌تر می‌شود تا خود را با افزایش درطول پر پروازی مطابقت دهد. بنابراین پرندگان بزرگ‌تر مجبور می‌شوند زمان بیشتری را به‌صورت غیرمتجانس صرف رشد پرهای پروازی خود کنند.

اکثر پرندگان کوچک از جمله کبوتر  حداقل یک‌بار در سال تمام پرهای اصلی خود را جایگزین می‌کنند؛ به‌این‌ترتیب که 9 یا 10 پر اصلی در هر بال را پی‌درپی با پر تازه تعویض می‌کنند. روهر و همکارانش نشان دادند پرندگانی که به‌این شیوه پرریزی می‌کنند، نمی‌توانند بیشتر از 3 کیلوگرم وزن داشته باشند. حال اگر پرند‌ه‌ای بیشتر از 3 کیلوگرم وزن داشته باشد، زمان زیادتری صرف پرریزی می‌کند و بنابراین اتلاف وقت بر تولیدمثل و مهاجرت آن‌ها تاثیر نامطلوبی خواهد داشت.

برای مبارزه با این اتلاف وقت، پرهای بسیاری از پرندگان بزرگ‌تر مثل نوعی مرغابی در طی سال 2 تا 3 بار رشد می‌کند. همین امر باعث می‌شود زمان کمتری از هر سال صرف پرریزی در آن‌ها شود. برخی گونه‌های پرندگان هم هستند که پرهایشان یک‌جا می‌ریزد و مجبورند موقتی پرواز را کنار بگذارند.

چنین کاری برای این دسته از پرندگان هزینه زیادی دربردارد. چنین اتفاقی، یعنی حذف بیش از یک پر پروازی در یک زمان، به‌معنی از دست دادن حالت آیرودینامیکی پروازی است و ریختن تمام پرها در یک زمان باعث می‌شود پرنده به‌صورت موقتی از پرواز محروم شود و تغذیه و فرار از دست شکارچیان را به سختی انجام دهد.

یک سئوال تاریخی؟
در این‌جا یک سئوال مهم ذهن محققان را به خود مشغول می‌کند. آن‌ها به این فکر افتادند که چگونه می‌توان چنین اتفاقی را در مورد بزرگ‌ترین پرنده کشف شده جهان توجیه کرد؟ Argentavis Magnificens، پرنده‌ای که 6 میلیون سال پیش زندگی می‌کرده و در حدود 70 کیلوگرم وزن داشته، چگونه با این جایگزینی کنار آمده است؟

پژوهشگران فکر می‌کنند که این پرنده، مشکل جایگزینی پرهای بزرگ و کم رشد خود را با چاق‌تر شدن و ورود به یک مرحله پرریزی بزرگ و طولانی حل کرده است. درست مثل کاری که غازها و قوهای امروزی انجام می‌دهند.

آندره هدنستروم از دانشگاه Lundo سوئد معتقد است که اندازه پرنده هنوز هم یک عامل مهم محسوب می‌شود. روابط آیرودینامیک پرواز، بالاترین حد وزن را برای پرندگانی که با بال زدن پرواز می‌کنند، 15 کیلوگرم تعیین می‌کند. اما پرندگان بلند پروازی مثل کرکس آمریکایی می‌توانند تا 20 کیلوگرم هم وزن داشته باشند. به اعتقاد او پرنده باستانی 6 میلیون ساله داستان ما باید جزو چنین پرندگانی باشد.

روهر در نتایج خود اشاره کرده است که دلیل نرسیدن بسیاری از پرندگان به وزن مجاز، محدوده پروازی‌شان احتمالا به‌خاطر صرف زمانی است که به جایگزینی پرها اختصاص می‌دهند.

78910
111213


به نام خداوند جان و خرد...


نبودند جز مردمي پاک دين             در اين خاک زرخيز ايران زمين

وز آن کشور آزاد و آباد بود            همه دينشان مردي و داد بود

گنه بود آزار کس پيششان            چو مهر و وفا بود خود کيششان

همه دل پر از مهر اين آب و خاک            همه بنده ناب يزدان پاک

ز پشت فريدون نيکو نهاد            پدر در پدر آريايي نژاد

گدايي در اين بوم و بر ننگ بود            بزرگي به مردي و فرهنگ بود

که شد مهر ميهن فراموش ما            کجا رفت آن دانش و هوش ما

کز آن سوخت جان و دل دوستان            که انداخت آتش در اين بوستان

همه جاي مردان آزاد بود            به يزدان که اين کشور آباد بود

کشاورز خود خانه و مرز داشت            در اين کشور آزادگي ارز داشت

گرامي بد آنکس که بودي دلير            گرانمايه بود آنکه بودي دبير

نه بيگانه جايي در اين خانه داشت            نه دشمن دراين بوم و بر لانه داشت

که ما را روان و خرد تيره گشت            از آنروز دشمن بما چيره گشت

که نان آورش مرد بيگانه شد            از آنروز اين خانه ويرانه شد

کشاورز بايد گدايي کند            چو ناکس به ده کدخدايي کند

کجا اين سر انجام بد داشتيم            به يزدان که گر ما خرد داشتيم

به از زندگي کردن و زيستن            بسوزد در آتش گرت جان و تن

دو صد بار مردن به از زندگي است                       اگر مايه زندگي بندگي است



با سلام خدمت همه دوستان بازدید کننده و مدیران وبلاگ های کبوتر و کبوتر پرانی و همکاران محترم, که زحمت تهیه مطالب و عکسهای زیبا را می کشند.در این قسمت سعی شده کبوتر ااز دیدگاه دین مبین اسلام هر چند به صورت خیلی کم و گذرا مورد ارزیابی قرار گیرد . و بدین منوال کبوترداری در روایات معصومین علیه السلام را مورد بررسی قرار میدهیم .





ابان( از اصحاب امام ششم ) از امام جعفر صادق نقل می کند که پیامبر یک جفت کبوتر سرخ رنگ داشته و در خانه ازآنها نگهداری می کرد (کلینی - جلد 6- صفحه548)
نمونه دیگر: شخصی از امام صادق راجع به کبوتر سوال کرد . حضرت فرمود کبوتر را در خانه خود نگه دارید چرا که کبوتر دوست داشتنی است و با حضرت نوح هم در کشتی بود و مانوس ترین پرنده در خانه است. (کلینی جلد6 – صفحه 548 )
امام صادق علیه السلام فرمودند:

کبوتر خوانا در خانه هایتان نگهداری کنید زیرا این حیوان قاتلین امام حسین علیه السلام را لعنت می کند.(کامل الزیارات صفحه ۳۱۶ )
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است كه فرمودند:یعنی كبوتر راعبی را در خانه‌هایتان نگهداری كنید كه او قاتلین حسین بن علی بن ابی طالب را لعنت می‌كند و خدا قاتلین او را لعنت كند.(بحارالانوار، ج44، ص305)
مرحوم ملامحسن فیض كاشانی در توضیح كبوتر راعبی چنین گفته است: یعنی كبوتر راعبی گویا كبوتری است كه در پاهای او پَر(در اصطلاح، پا پَر) است.(الوافی، ج20، ص856)
راوی گوید: روزی به منزل امام صادق (علیه السلام) رفتم و مشاهده کردم که سه کبوتر سبز رنگ در خانۀ آن حضرت بود، عرض کردم این کبوترها منزل را کثیف می کنند.
حضرت فرمود: نگاهداری کبوتر در منزل مستحب است.(حلیه المتقین، ص263)
از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) این چنین نقل گردیده:

روزی ایشان به همراه ابو امیه انصاری در کجاوه ای نشسته بودند. در این هنگام کبوتر سفیدی خود را به کجاوه رساند و روی گوشه ای از آن نشست. در این حال ابو امیه دست خود را به طرف آن پرنده بلند کرد تا او را از کجاوه دور کند.
در این هنگام امام فرمودند: ای ابو امیه ، بدان که این پرنده به اینجا آمده به ما پناه آورد. زیرا ماری هر سالی یکبار به لانه این پرنده حمله می کند و جوجه هایش را می خورد و من با دعایی که برایش نمودم ، آن مار را از لانه این پرنده دور ساختم. « ذکر القماری _ مجمع البحرین: جلد 4 ، صفحه 489 »
در کافي از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «کان في منزل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) زوج حمام احمر؛ در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) يک جفت کبوتر قرمز رنگ بود وايشان از آنها نگهداري مي کردند». زيرا در روايت ديگري از امام صادق (علیه السلام) در کتاب مکارم الاخلاق آمده است که در خانه همه انبيا کبوتر نگهداري مي شده است ؛ زيرا سفيهان جن ، همواره با کودک خانه بازي مي کنند و آنها را به خود سرگرم مي کنند واگر کبوتر درآن خانه باشد، اين جنيّان با کبوتران مشغول مي شوند وديگران را رها مي کنند. شايد بشود اينگونه گفت که اگر اين کبوتران قرمز رنگ باشند، به دليل جاذبيت ومحرک بودن اين رنگ ، مؤثرتر واقع شوند وجلب توجه بيشتري کنند.
فلسفه كبوتران كعبه و حرم ائمه علیهم السلام






روزي امام سجاد ـ عليه السلام ـ به اصحاب خود فرمود:

« آيا مي دانيد سبب بودن كبوتران در كعبه چيست؟ گفتند: نه، اي پسر رسول خدا، شما بفرماييد. حضرت علت را چنين فرمود: در زمان قديم مردي بود كه خانه اي داشت و در ميان آن خانه درخت نخلي بود و كبوتري در شكاف آن آشيانه كرده بود، پس هر وقت جوجه مي گذارد، آن مرد بالاي نخل مي رفت و جوجه هاي آن را مي گرفت و مي كشت.
مدتي بر اين منوال گذشت، پس آن كبوتر از دست آن مرد به خدا شكايت كرد، به آن كبوتر گفته شد: اين مرتبه كه مي آيد جوجه هاي تو را بردارد از درخت مي افتد و مي ميرد. بار ديگر كه كبوتر جوجه گذارده بود، آن مرد بالاي درخت رفت. كبوتر ايستاد، ببيند چه مي شود، وقتي آن مرد بالاي درخت رفت، صداي سائل و محتاجي از در خانه بلند شد، پايين آمد و به او چيزي داد و برگشت بالاي درخت و جوجه هاي كبوتر را برداشت و كشت و به او آسيبي نرسيد.
كبوتر به خدا ناليد و گفت: خدايا، پس وعده اي كه به من داده بودي چه شد؟ به او گفته شد، كه اين مرد جان خود را به واسطه آن صدقه اي كه داد، خريد؛ اما ما به همين زودي نسل تو را زياد مي كنيم و جايي تو را مسكن مي دهيم كه ديگر هيچ كس نتواند به شما تا روز قيامت آزاري برساند. خداوند آنها را در خانه كعبه منزل داد و در امن و امان قرار داد و كسي نتوانست آنها را صيد و شكار كند.»
منبع: داستانهايي از خدا، احمد و قاسم مير خلف زاده، ج 1، حكايت 4، ص

در پایان دوست خوب مان علی آقا که در خیابان هپکو در اراک کبوتر دارند چند عکس از کبوترانشان گرفته که امید وارم از دیدن آنها لذت ببرید .

برای دیدن عکسها به ادامه مطلب مراجعه کنید.

ادامه نوشته

به نام حضرت دوست               که هرچه داریم ز اوست
با سلام خدمت عزیزان عشق باز و کلیه خوانندگان و وبلاگ نویسان با کلاس و فهیم این سرزمین کهن که از دیرباز اسطوره صبر واستقامت وشجاعت و دلاوری و عشق در طی قرون بوده و خواهند بود.دوستان کم کم موسم بهار طبیعت با آن همه طراوت و شکوه و زیبایی نزدیک میشود و همه موجودات به حرکت وطلاطم و شور زندگی می افتند و از آن جمله کبوتران و کبوترداران هم مستسنی نیستند . کم کم باید جفت خانها را تمیز و آماده کنیم . واژه جفت یا تن کردن یا به زبان عامیانه جفتخون زدن هر سه یک معنی میدهد. من هم کبوترانم را تن کرده ام . شاید برای بعضی از عزیزان این سوال پیش بیاید که مدتی زود هنگام است ولی برای من که قصد دارم دو سری جوجه بگیرم از نظر خودم زمان خوبی است . در پایان چند عکس از جفتخونها گرفته ام که عکس چشم نوک سفید ها را تقدیم میکنم به دوست خوبم آقا نادر و عکس سوسکی بادمجونی یا قهوه ای و سوسکی سبز ها را هم تقدیم به برادر عزیزم آقا حامد از کرج می نمایم .





1234
5678
91011   

   به نام خداوندي که زيباست و زيبايي را دوست دارد

با سلام خدمت عزيزان عشقباز سرزمين آريايي ايران و کليه بازديدکنندگان وخوانندگان فهيم اين وبلاگ و کليه وبلاگهاي کبوتر و کبوتر بازي ,هدف از ايجاد اين وبلاگ فقط عشق به کبوتر اين پرنده سحر آميز که عشقش با جان ما عشقبازان رقم خورده و نمايش عکسهاي کبوترهاي خودم و ساير دوستان در اين وبلاگ و پيوند ميان دوستان است در مورد فنون و بيماري ها هم که استاد معظم جناب دکتر تهراني عزيز که سر آمد تمام عشقبازان ايران است صحبت هاي لازم را در سايت وزين ارباب خسرو بيان فرموده اندوديگر جاي هيچ بحث و شبه اي نمي ماند.

و تشکر ویژه از دوست خوبم انوشیروان بابت همکاری صمیمانه در راه اندازی این وبلاگ.






12345678
910111213141516
171819202122