سپيدهدم، نسيمي روح پرور
وزيد و کرد گيتي را معنبر
تو پنداري، ز فروردين و خرداد
بباغ و راغ، بد پيغام آور
برخسار و بتن، مشاطه کردار
عروسان چمن را بست زيور
گرفت از پاي، بند سرو و شمشاد
سترد از چهره، گرد بيد و عرعر
ز گوهر ريزي ابر بهاري
بسيط خاک شد پر لؤلؤ تر
مبارکباد گويان، در فکندند
درختان را بتارگ، سبز چادر
نماند اندر چمن يک شاخ، کانرا
نپوشاندند رنگين حله در بر
ز بس بشکفت گوناگون شکوفه
هوا گرديد مشکين و معطر
بسي شد، بر فراز شاخساران
زمرد، همسر ياقوت احمر
اميد است هر ساله گلستان عيد بر وجود نازنينتان بهاران باشد.حلول سال نو و تولد دوباره طبيعت، عيد فرخنده و کهن نوروز باستاني را که يادگار نياکان و پيامآور دوستي،عشق و محبت، با لطافت گياه و خرمي طبيعت، و تحول به مراحل نيکوتر و برتر است بر شما عشق بازان ایران زمین مبارک باد.
آمدن عيد يادآور جشن و شادماني ها ست. غبار غم از دل زدودن و شور و شعف و شادي را به خانه ي دل و جان دعوت کردن و کام را شيرين نمودن است. موسم عيد براي عوام و خواص موعد ترانه و گلگشت به باغ و راغ و اوج التذاذ از بساط طبيعت و شادي و فرح دروني و بروني است که در صحن خيال به نيکي باقي خواهد ماند.
1 | 2 | 3 | 4 |
5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 |